-
خان داداش
یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 23:37
اووووف . خدای شکرت کم بدبختی داشتیم دوباره طوفان إز سمت خان داداش در حال وزیدنه. یکی نیست بگه اخه چرا وقتی خوشن خانم برادر جان یه زنگ نمی زنی بگی ولی تا در ی به تخته می خوره ...... اوووووف که چقدر گریه کردم واسه داداش مظلومم . میدونید چیه!!! اصن من فک میکنم این بشر ای کیوش پایینه و الا کی با اون به اصطلاح خانوم ١٣ سال...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 18:07
میوه زندگی وای خداحالی دارم شبیه حملات قبل إز جنون . واقعا خدا را شکر که به من بچه داده و من هم هی سپاس گزاری میکنم هی ستایش میکنم و مبادا کسی فک کند که ناشکر و بی لیاقتم!!!! ولی واقعا دیگر توان نیست سر و کله زدن با این میوه های زندگی. این منم کسی که شهره مهربانی بود و حالا أصلاً حوصله دخترهایم را ندارم!!!این منم کسی...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 17:54
سلام خدا رو شکر که حالم خوبه می خوام بگم چرا !!! خیلی إز قیافم خسته شدم تصمیم گرفتم که موهامو یه تغییر حسابی بدم موهام بلوند بود . طی یه حرکت دیوانه وار رفتم عطاری و یک کیلو حنا خریدم با گل بابونه پختم و سرد که شد گذاشتم رو سرم . إز حق نگذریم که بد هم نشد وبماند که همه میگفتن رنگ موهاتون چه زیباست و إز کجا گرفتید ؟ و...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 آبان 1395 21:15
Vay Ke hamishe fek mikardam gharare Che chize mohemi sham vaghty Bozorg shodam .sharmande Ke hich gohi ham nashodim Na tahsilate anchenani Na khanevadeye amchenany Na shohare bahalo va Na hiiiiiich
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 10 تیر 1394 15:38
Salam man omadam kesy montazeram nist. Ba yek dele ghamgin be jahan shady nist .vaghean manmondam bazy as adama chera be joz posht Sare Ono in harf zadano sarak to zendegie Ino on keshidan kary nadaran na Vaghean kary nadaran !!!chi begamke hich vaght javabe soalamo negereftam ye mah pish be goosham resoondan bemanad...
-
علویه خانوم و ولنگاری
چهارشنبه 10 تیر 1394 15:29
Salam man omadam garche midoonam kesy montazeram nist. Emroz kheili roze khoby bood Ye ketabe bahal khondam علویه خانم و ولنگارىpishnahad mikonam bekhonidesh asary bood az sadeghe hedaiat
-
ذات واقعیه ادما
یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 20:43
وقتی کوجولو بودم میشنیدم خانواه ای به خاطر pool به جون هم افتادن اصلاً باورم نمیشد وای امروز دیدم خیلی هم غیر ممکن نیست خیلی غم انکیزه که از عزیزترینت طلب پول خودت رو بکنی واون ...........وای که خیلی غصه دارم یادمون باشه به کسی پول قرض ندیم .نمیدونم شایدم من اشتباه کردم.
-
قلب درد
شنبه 23 اسفند 1393 21:32
وأی که دوباره این حس بد رو این خانواده به من دادن آه آه یکی نبود به حضرت آدم بکه اون سیبو نخور که اینطوری دهن ما هم سرویس نشه. بازم دارم میمیرم إز دست این بابا و اقازادش به خدا مردم جه رویی دارن . رفتم خونه دوستم بعد إز ششصد روز زنک زده میکه بیا خونه بابام تنهاست. خب به من جه ربطی داره اخ خدا من که ١٢ ساله دارم إز...
-
emrooz
یکشنبه 9 آذر 1393 11:18
سلام فعلا بزرگترین ارزوم رفتن به شهر کتاب و خریدن همه کتابهایی که دوست دارم باشد که رستگار شوم
-
آشنایی با آقای .ر.
شنبه 8 آذر 1393 11:02
من اولین باریه که دارم اینجا یادداشت میذارم نه تایپ بلدم نه فن بیان خوبی دارم نه تحصیلات عالیه .به اصرار دو تا از دوستای با معرفتم شروع به نوشتن میکنم به امید بهتر شدن حالم .من دلبرم. دلبر خیلیها و هیچ کس. از بچه گی کانون توجه بودم ولی هیچ کس واقعا دوسم نداشت اصلا ولش کن ذهنم شلوغه نمیدونم از کجا شروع کنم . میرم سراغ...
-
اولین قدم
چهارشنبه 28 خرداد 1393 18:40
سلام.شاید یک جمله کلیشه ای باشد برای شروع یک وبلاگ،ولی حرف های زیادی روی دلم تلمبار شده که نگفتنش گاهی به مرز جنون می رساندم. حرف هایی که با هیچ آشنایی نمی شود گفت.می نویسمشان به امید بهتر شدن حالم...